دونستن اینکه گوگل ادز چه کاربردی داره یا اصلا چطور از اون استفاده کنیم، برای ما به تنهایی کافی نیست. مسلمه که اگه اصطلاحات گوگل ادز رو ندونیم پس نمیتونیم نتیجهای که میخوایم رو ازش بگیریم، چون اصلا چیزی متوجه نمیشیم! توی زمینههای بازاریابی آنلاین مثل تبلیغات گوگل و گوگل ادز، اصطلاحات و کلمههای فنی زیادی هست که ممکنه بهشون بر بخوریم اما چون باهاشون آشنایی نداریم، چیزی از اونها متوجه نشیم.
توی این مقاله قصد داریم سه تا از مهمترین اصطلاحاتی که توی گوگل ادز کاربرد دارن و زیاد استفاده میشن رو بهتون معرفی کنیم تا به طور کامل باهاشون آشنا بشید. اگر میخوای از تبلیغات گوگل توی کسب و کارت استفاده کنی پس قدم اول رو از اینجا بردار و آموزشت رو شروع کن!
شاید این مطلب هم برای شما جالب باشد: هزینه کلیک گوگل ادز
Cpm یا تبلیغات نمایشی چیست؟
توی قدم اول به معرفی Cpm میپردازیم. اگه بخوایم یه تعریف خیلی خوب ازش داشته باشیم، باید بگیم که Cpm یا تبلیغات Cost Per Thousand یه نوع از تبلیغات دیجیتاله که شما بر اساس اون هزینهای که پرداخت میکنید میتونید نمایش مدنظر خودتون رو دریافت کنید. توی این روش از تبلیغات آنلاین، به ازای هر هزار بار نمایش تبلیغتون، باید یه هزینه مشخصی رو پرداخت کنید. توی تبلیغات کلیکی به محض کلیک روی لینک مورد نظرتون، هزینه اون کلیک از شارژ شما کم میشه، ولی توی تبلیغات Cpm هزینه وقتی از شما کم میشه که تبلیغ به کاربران و مخاطبان نمایش داده بشه.
به طور کلی این مدل از تبلیغات یکی از رایج ترین روشها برای قیمت گذاری تبلیغات آنلاین توی دنیاست. تبلیغ کنندهها معمولا موفقیت کمپینها رو بر اساس نرخ کلیک اندازهگیری میکنن. گرچه این روش لزوما، روش دقیقی برای میزان اثر بخشی این تبلیغات نیست، ولی خب با این حال میتونیم از اون به عنوان یه شاخص برای سنجیدن میزان موفقیت کمپین استفاده کنیم.
شاید این مطلب هم برای شما جالب باشد: ردیابی نرخ تبدیل
انواع تبلیغات نمایشی
شما میتونید از انواع مختلف تبلیغات نمایشی برای دستیابی به هدفتون استفاده کنید. توی این بخش قراره با هم مهمترین اونها رو بررسی کنیم.
1) تبلیغات بنری
بنر به عنوان یکی از قدیمیترین سلاحهای تبلیغ کنندگان محسوب میشه که یه جورایی ستون فقرات تبلیغات نمایشی به حساب میاد. خیلی بعیده که تا امروز با انواعی از بنرها در اندازه و شکلهای متنوع برخورد نکرده باشین. از اصلیترین کانالهایی که به اجرای تبلیغات بنری میپردازن، میتونیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- شبکه نمایش گوگل یا GDN
- شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک
- شبکه مخاطبین مایکروسافت یا MSAN
- یوتیوب
- پلتفرمهای تبلیغ دهندگان
شما میتونید بسته به انتخاب خودتون از بنرهای ثابت، متحرک یا حتی پاپآپ برای نمایش تبلیغات خودتون استفاده کنید. علاوه بر مواردی که گفتیم، گوگل ادز هم به شما اجازه میده که بنر خودتون رو توی 20 اندازهی مختلف به مخاطبان و کاربران نمایش بدین.
2) تبلیغات واکنشگرا
به نظرتون آیا نمایش دادن یه تبلیغ خیلی بزرگ داخل گوشیهای موبایل میتونه شما رو به اون هدفی که میخواین نزدیک کنه؟ قطعا جواب این سوال منفیه. دلیلش هم اینه که شما باید بتونید تبلیغ خودتون رو به نحوی ارائه بدین که مخاطب از اون استقبال کنه و به جای ایجاد مزاحمت، اتفاقا براشون جذاب هم باشه.
تبلیغات نمایشی واکنشگرا یه راه عالی برای ارائه دادن تبلیغات بر اساس ویژگیهای کاربران و مخاطبان ما هست. در ابتدا شما باید عنوانها، تصاویر و لوگوهای خودتون رو در اختیار گوگل قرار بدین. بعد از این مرحله، پلتفرم تبلیغاتی مثل گوگل ادز تصمیم میگیره که چه ترکیبهایی رو و توی چه زمانی به مخاطبین نمایش بده. با همهی چیزهایی که دربارهی این نوع از تبلیغات نمایشی گفته شد، اما توی تبلیغات واکنشگرا دستتون به نوعی بستهست و نمیتونید از تصویرهای متحرک یا HTML5 استفاده کنید.
3) تبلیغات همسان
این نوع از تبلیغات نمایشی، به اون دسته از تبلیغهایی اشاره میکنه که ظاهر و محتواشون هیچ فرقی با محتوای سایت میزبان نداره. اونها به شما توی تهیهی آگهی از برند و تعامل بیشتر کمک میکنن. توی دنیای امروزه که اغلب مخاطبان و کاربران به عبارتی زیر بمبارانهای تبلیغاتی له شدن و نمونههای زیادی رو توی این زمینه دیدن، همین امر باعث سختتر شدن جذب مخاطب و جلب توجه اونها شده. به همین دلیله که شما با استفاده از تبلیغات همسان و با ارائهی تبلیغ با قالب محتوایی مشابه وبسایت میزبان، قطعا شانس بیشتری برای دیده شدن به دست میارید.
شاید این مطلب هم برای شما جالب باشد: ROI یا نرخ بازگشت سرمایه
4) تبلیغات ویدیویی
ویدیوها یکی از محبوبترین قالبها برای تبلیغدهندگان محسوب میشن. با زیاد شدن سرعت اینترنت، این اجازه به تبلیغدهندگان داده شده که با استفاده از تبلیغات ویدیویی کاربران و مشتریان بیشتری رو به خرید تشویق و ترغیب کنن. با کمک ویدیوها شما میتونید رابطهی نزدیکتری رو با مخاطب خودتون، نه تنها توی تلوزیون بلکه توی وبسایتهایی مثل یوتیوب و آپارات داشته باشید.
شما میتونید حتی این اجازه رو به مخاطب بدین که دربارهی دیدن یا ندیدن فیلم تصمیم بگیره. توی این حالت 5 الی 15 ثانیه از تبلیغمون به کاربر نمایش داده میشه و بعد از اون در صورت نیاز، میتونن نمایش تبلیغ رو متوقف کنن. باید بهتون این موضوع رو بگیم که اگر شما تصمیم داشته باشین برای متوقف کردن تبلیغ، کاربر رو تا انتهای اون منتظر بزارین، ممکنه منجر به افزایش نارضایتی مخاطبان و رفتن اونها به سمت اردوگاه حریفمون بشه!
اهمیت تبلیغات cpm
برای همهی کمپین های تبلیغاتی یک سری اهداف تعیین میشه که گاهی توی این هدفها به عکس العملهای خاصی از طرف مخاطبمون نیازی نداریم و بعضی اوقات حتما باید اتفاقی که مورد نطر ماست بیفته! تبلیغات cpm توی مواردی استفاده میشه و کاربرد داره که قرار نیست کاربرها و مخاطبهای ما کار خاصی رو انجام بدن و توی این نوع تبلیغ ما بیشتر دنبال نمایش تبلیغات و برند سازی هستیم. به عبارتی قصد داریم برای برندمون ایجاد و یا افزایش آگاهی رو داشته باشیم. توی این قسمت بعضی از مهمترین اهداف این مدل از تبلیغات رو با هم میخونیم:
1) آگاهی از برند و برند سازی
توی این قسمت میتونیم این ادعا رو داشته باشم که یکی از به صرفهترین روشها برای افزایش آگاهی از برند، استفاده از تبلیغات نمایشی هست. زمانی که با همچین هدفی تبلیغ رو به کاربران نمایش میدین، از همون ابتدا برای خودتون مشخص کردین که نیازی به کلیک کاربران روی تبلیغات ندارین و همین که تبلیغ شما دیده بشه براتون کافیه.
شاید این مطلب هم برای شما جالب باشد: دوره رایگان آموزش گوگل ادز
2) شناخت پرسونای مشتری
شناخت پرسونای مشتری، مصرف کننده یا مخاطب، جزو مراحل ابتدایی کار مارکتینگ برای یک کسب و کاره و خب با استفاده از تبلیغات نمایشی یا cpm میتونیم به این هدف دست پیدا کنیم. مثلا شما با انتشار دادن تبلیغ خودتون توی دوتا وبسایت متفاوت که مخاطب هر کدوم از اونها سگمنتهای به خصوصی از کابران هستن، میتونید متوجه بشید که تبلیغتون توی کدوم یکی از وبسایتها بازخورد بهتری داره و نهایتا کدوم سگمنت، به پرسونای ما نزدیکتره.
3) نمایش دادن تبلیغات به مخاطبان هدف
بعد از صورت گرفتن مرحلهی بالا و شناخت پرسونا، حالا این امکان رو دارین که تبلیغاتتون رو با هزینهی بسیار کم به کاربران و مخاطبان هدفتون نمایش بدین و اونها رو به برقراری ارتباط با برندتون تشویق کنید.
4) زیاد شدن نرخ تبدیل در کمپینهای پربازده
توی شرایطی که بهینه سازی روی کمپینهای cmp به طور خوبی انجام بشه، برای مثال بعد از مدتی که از کمپین میگذره، به جای این که تبلیغات رو به گروه وسیعی از افراد نمایش بدین، این تبلیغات فقط به مخاطبان هدفتون نمایش داده میشن. این کار حتما توی زیاد شدن نرخ تبدیل موثر واقع میشه. لازم به ذکره که راهی که گفته شد، نسبت به پلتفرم انتخابیتون میتونه متفاوت باشه و توی برخی از پلتفرمهای تبلیغاتی انجام این مورد امکان پذیر نیست.
مزایای تبلیغات نمایشی
همونطور که گفتیم تبلیغات بر اساس نمایش، مزایا و نقاط قوتی هم داره که باعث میشه تبلیغ دهندهها نسبت به اجرا کردن کمپینهای نمایشی خودشون، رغبت بیشتری داشته باشن. البته ذکر این نکته لازمه که توی این روش تبلیغ، قطعا این موضوع که مطمئن باشین تبلیغ یا صفحهی مورد نظرتون دیده شده، ارزش بیشتری داره و توی این وضعیت، احتمال بالا بودن بازدهی تبلیغاتتون هم بیشتر میشه.
ولی دربارهی مزایای این روش از تبلیغ، میتونیم بگیم که احتمالا مهمترین و بهترین مزیت اون نسبت به روشهای دیگه، هزینه مقرون به صرفهی اون هست. برای مثال هزینهای که یه کسب و کار برای تبلیغات کلیکی توی یه وبسایت یا یه پلتفرم مثل گوگل ادز پرداخت میکنه، از هزینه CPM اون توی وبسایت یا پلتفرمهای مشابه، به مراتب بیشتره.
معایب تبلیغات نمایشی
این مدل از تبلیغات علاوه بر نقاط مثبتی که داره، قطعا دارای نقطه ضعف هم هست که همین نقطه ضعفها باعث میشن نسبت به روشهای دیگه نتیجهی خیلی مطلوبی حاصل نشه. در ادامهی این متن مهمترین معایب این روش رو با هم بررسی میکنیم:
1) بازدهی کمتر از انتظار
گاها بازدهی این نوع تبلیغات کمتر از تصور شما اتفاق میوفته. البته لازم به ذکره که این موضوع تا حد بسیار زیادی به هدفهای مشخص شده توسط تیم مارکتینگ برای این کمپین بستگی داره. قطعا تبلیغات نمایشی برای رسیدن به کمپینهای زود بازده گزینهی خوبی نیست. با این حال حتی اگه توی این روش تمامی راهها رو درست و دقیق برین بازهم ممکنه به دلایل مختلفی بازدهی مورد نظرتون رو دریافت نکنین.
یکی از دلایل این موضوع، بحثی هست که توی بخشهای بالاتر این مقاله بهش اشاره کردیم یعنی این مسئله که ممکنه تبلیغات از نظر فنی به کاربران و مخاطبان نمایش داده بشه ولی افراد عملا اون رو نبینن.
2) تمرکز روی تعداد نمایش
از اونجایی که توی این شیوه از تبلیغات تمرکز اصلی روی نمایش هست، احتمال تقلب به روشهای مختلف وجود داره و ممکنه برای رسیدن به تعداد مشخص شده، تبلیغ شما رو به کاربرانی غیر از کاربران هدفتون نشون بدن. البته که خیلی از پلتفرمها هم با استفاده از روشهای مختلف میتونن با این موضوع مقابله کنن.
شاید این مطلب هم برای شما جالب باشد: گوگل تگ منیجر
CPC چیست ؟
Cpc مخفف عبارت Cost Per Click هستش که به قیمت واقعی هر کلیک توی کمپین تبلیغات کلیکی شما اشاره داره. به طور کلی، هر کلیک روی تبلیغات شما، نشون دهنده اینه که اون تبلیغات یک مراجعه داشته و نهایتا همین مراجعهها هستن که سبب تبدیل مشتری یا خرید میشن. وقتی که cpc تبلیغات روند کاهشی داره، یعنی که عملکرد تبلیغات شما رو به بهبود رفته. معمولا تبلیغکنندگان به دنبال روش تبلیغاتی هستن که با کمترین هزینه بتونن بیشترین بازدید رو داشته باشن.
کاربرد cpc در کمپینهای گوگل ادز
به زبون ساده، مقدار cpc میزان موفقیت کمپین مالی شما رو بهتون نشون میده. اینکه چه مقدار از سرمایهتون که صرف تبلیغات کلیکی کردین، نهایتا باعث جذب مشتری و کاربران شما شده. نرخ بازگشت سرمایهتون به ارزش و هزینه هر کلیک بستگی داره. پس بنابراین تبلیغ کنندهها به دنبال کلیک های ارزونتر و در مقابل پرسودتر هم هستند.
با محاسبهی cpc میتونیم تشخیص بدیم که اصلا برای تبلیغاتمون به اندازه کافی هزینه میکنیم یا نه. به عبارتی با محاسبهی هزینه تبلیغات میتونیم استراتژی تبلیغ خودمون رو تعیین کنیم. با توجه به ارزش هر کلیک، متوجه میشیم که روی کدوم تبلیغات باید بیشتر از همه و روی کدوم یکی از اونها کمتر سرمایه گذاری کنیم.
نحوهی محاسبه cpc
برای محاسبه کردن هزینه هر کلیک، باید رتبهی رقابتی تبلیغات خودمون رو به امتیاز کیفیمون تقسیم کنیم و با عدد 0.01 جمع کنیم. فرمول این روش به صورت زیر نوشته میشه:
Cpc تبلیغات، همیشه از هزینه حداکثری که برای اون تعیین میکنید کوچیکتر یا مساوی میشه. دلیلشم اینه که در واقع معادل میانگین قیمتهای پیشنهادی شما برای تبلیغاتتون هست. این قیمتها در مقابل رقیبهاتون توی یک بازهی زمانی تعیین میشن. با توجه به نحوهی عملکرد مزایدههای گوگل ادز، هزینه تبلیغاتتون شدیدا تحت تاثیر رتبه تبلیغات و امتیاز کیفی نزدیکترین رقیبتون هست.
شاید این مطلب هم برای شما جالب باشد: چگونه با گوگل ادز از رقبا پیشی بگیریم؟
تفاوت CPC با PPC چیست؟
ممکنه با توجه به نزدیک بودن معنی این دو کلمه، توی استفاده از اونها دچار مشکل بشین یا با هم اشتباه بگیرین. Cpc بیان کنندهی هزینه به ازای هر کلیک توی تبلیغات کلیکی شماست، ولی ppc که مخفف عبارت Pay Per Click هستش، به معنی پرداخت هزینه به ازای هر کلیک است. همونطور که میدونید هزینه تبلیغات توی گوگل به صورت کلیکی از حسابتون کم میشه. در واقع cpc هزینهی هر کلیک توی تبلیغات ppc شما هست.
CPE چیست؟
Cpe که مخفف عبارت Cost Per Engagement است، در واقع یه مدل پرداخت هست که به جای کلیکها یا نمایش اونها، به تعامل کاربران تمرکز داره. پس بنابراین، تبلیغکنندگان فقط زمانی هزینه تبلیغات رو پرداخت میکنن که کاربران، مخاطبان و مشتریان با تبلیغ خودشون درگیر بشن و به عبارتی روی اون کلیک کنن.
ساز و کار CPE
Cpe یا هزینه به ازای مشارکت، میتونه معیار مفید و کمتر شناخته شدهای برای ارزیابی قیمت درست برای یه حمایت مالی سفارشی باشه. عوامل خاصی توی این قضیه وجود داره که باید در نظر بگیرید و بخش جالب ماجرا اینجاست که شما میتونید نرخ مشارکت تخمینی خودتون رو برای یکی از پستهای حمایت شده به راحتی محاسبه کنید. برای انجام این کار کافیه فقط تعداد بازدیدهای متوسط هر کدوم از پستها رو در نظر بگیرین و اون رو بر تعداد کل بازدیدهای وبسایتتون تقسیم کنید.
چرا CPE در بازار امروز کاربردهای زیادی داره؟
CPE یه مدل کمپین تبلیغاتیه که توی اون تبلیغکنندگان برای یکی از رفتارهای کاربران خاص توی برنامهشون هزینه میکنن. تبلیغ کنندههایی که ارزش پول رویدادهای بعد از نصب رو درک میکنن، میتونن از این مدل به راحتی برای هدایت کردن رفتارهای هدفمند و سودآورشون استفاده کنن. طبق آمار های غیررسمی، معمولا 83 درصد از مردم هیچوقت روی یه تبلیغ کلیک نمیکنن.
دلایل رشد و پیشرفت CPE
زمان تلاش برای مقیاسپذیری، بیشتر برنامههای کمپینهای CPI رو در تلاش برای افزایش کاربران و مخاطبان انتخاب میکنن. این روش، یکی از روشهای تبلیغات سنتی توی اپلیکیشنهای موبایل بوده. CPE یا به عبارت دیگه قیمت گذاری بر مبنای تعامل، یه روش متفاوت برای هدف قرار دادن کاربرها به ما ارائه میده که دلیل پیشرفت این مدل از تبلیغات هم قطعا همین امر بوده.
برای مثال، برندها میتونن از هزینه به ازای مشارکت برای فعال شدن دوبارهی کاربرهای غیرفعالشون یا برای انجام یه کار خاص توی بازی که در حال انجامش هستن استفاده کنن.
مزایای CPE
کمپینهای هزینه به ازای مشارکت، از قبل کاربرهایی رو به دست آوردن که این کاربران برای ایجاد تعاملهای توی یک برنامه بعد از نصب بهترین گزینه هستن. بسته به اقدامهای مورد نظر، تبلیغ کنندهها میتونن توی مقیاسهایی پرداخت کشویی داشته باشن که بتونن بیشترین حس مالی رو به دست بیارن. کمپینهای CPE انگیزهتون رو برای تعاملات درون برنامهای فراهم میکنن که با این کار به طرز قابل توجهی حفظ کاربران بهتر میشه، به خصوص اگر با کمپینهای CPI یا CPC اندازهگیری بشه.
علاوه بر مواردی که گفته شد، CPE مزایای زیادی، هم برای تبلیغکننده و هم برای مخاطبان و کاربران نهاییمون داره. تبلیغکنندهها فقط زمانی هزینه رو پرداخت میکنن که مشتریان با تبلیغهاشون تعامل داشته باشن. به طور کلی، تبلیغاتی که برای تعامل با کاربرهاشون ارزش زیادی رو قائل میشن، معمولا به مکانها یا تعاملهایی ترجمه میشن که میتونن توی ارتقا دادن برند تاکید کنن، به طوری که مدلهای CPC و CPM به این قضیه تاکیدی ندارن. شما با قیمت گذاریهای مبتنی به معامله یا همون CPE خلاقیت بیشتر و قویتری رو به دست میارین چون در این صورت مجبورین تجربیات بهتر و غنیتری رو ایجاد کنید تا با این کار، کاربرهاتون رو دچار چالش بکنین.
یکی از مهمترین و قابل توجهترین ویژگی های این نوع از تبلیغات، ایجاد کردن آگاهی بین مشتریهاتون هست. تبلیغات توی مکانهای برجستهی صفحه قرار میگیره تا توجه مخاطب رو به خودش جلب کنه. اکثر این تبلیغات کاربر رو تشویق میکنه که برای دریافت اطلاعات بیشتر، روی اون کلیک کنن.
و از آخرین مزایای روش هزینه به ازای مشارکت میتونیم به زمان به دست اومده اشاره کنیم. اقدامهای انجام شده توسط کاربرها در حال تبدیل شدن به یکی از راههای مهم و کلیدی برای اندازهگیری موفقیت و پیروزی یه کمپین تبلیغاتی و تعیین کردن بهترین راه برای به دستآوردن حداکثر بازگشت سرمایه در مقایسه با استفاده کردن از معیارهای غیرفعال هست.
معایب CPE
یکی از بزرگترین نقطه ضعفهای یه کمپین تبلیغاتی از نوع CPE اینه که تعامل باید حتما منجر به فروش بشه و این کار قطعا خیلی دشوار هست. در واقع برندها باید دربارهی تعاملهایی که قصد انجام دادن اونهارو دارن خیلی زیاد فکر کنن و مطمئن باشن که این تعاملات فروش رو افزایش میده یا نه.
برندها همچنین باید مطمئن باشن که تجربه یا همون جنبه تعاملاتی روی کاربرها اثر خودش رو باقی میذاره یا نه. با این کار متوجه میشن که CPE اونها کارشون رو کامل میکنه یا نه.
این کار باعث میشه که تیمهای بازاریابی و تبلیغات با هم همکاری داشته باشن تا بهترین و به صرفهترین راه رو پیدا کنن. این درحالی هست که کمپینهای هزینه به ازای مشارکت میتونن خیلی هم سودآور باشن، اما زمانی که تبلیغکنندهها درک جامع و کاملی از رفتارهای کاربران داشته باشن میتونن برای اونها بسیار موثر باشن.
تبلیغکنندهها باید قدرت درک این قضیهرو داشته باشن که تعاملات درون برنامهای به بهترین شکل، نشون دهندهی رفتارهای سودآور آینده هست.
نحوهی محاسبه هزینه به ازای هر تعامل
تعامل میتونه هرچیزی باشه، از مکث کردن یا بیصدا کردن یه ویدیو گرفته تا ارسال کردن جزئیات یه تماس. بنابراین بسته به اینکه تبلیغتون در چه زمینهای هست، این کمپینها میتونه خیلی ضعیف یا خیلی خوب هزینهای داشته.
فرمول محاسبهی هزینه به ازای هر تعامل: جمع هزینه تبلیغات تقسیم بر کل تعاملهای انجام شده.
محاسبهی هزینه هر تعامل توی اینستاگرام خیلی ساده هست و توی نگاه اول ممکنه فکر کنید که هیچ راهی برای درک کردن این موضوع وجود نداره اما آسون بودن این روش قطعا شما رو شگفت زده میکنه. در ابتدا یه لیست از تمام فالوورهای اینستاگرام خودتون و همچینن تعامل اونها تهیه میکنید. بعد از این مرحله میتونید به راحتی کل هزینههایی رو که داخل حساب اینستاگرام خودتون داشتین رو به تعداد فالوورهای خودتون تقسیم کرده و میانگین میزان تعامل خودتون رو ببینید! به همین راحتی!
در ادامه وبسایت تریبون نکته مهمی برای شما کاربران عزیز مطرح کرده است:
“سایت مپ sitemap چیست؟ چگونه نقشه سایت بسازیم؟
همان طور که نقشهها کمک میکنند تا مسیرهای اصلی و فرعی را بهتر پیدا کنیم و در پیچوخمهای زیاد، راه خودمان را گم نکنیم، سایت مپها هم به خزندهها کمک میکنند تا آدرس صفحات اصلی و فرعی سایت را پیدا کنند و از دل مسیرهای تودرتو صفحات عبور کنند و مطالب، تصاویر و ویدئوها را از روی آدرسها راحتتر پیدا کنند.رباتهای گوگل بدون سایتمپ هم میتوانند صفحات سایت را پیدا کنند؛ اما با وجود سایتمپ، پیداکردن هر صفحه برای خزندهها خیلی راحت و سریعتر خواهد بود و سریعتر از روش عادی از تغییرات و بهروزرسانیهای سایت اطلاع پیدا میکنند.”
نتیجه
توی این مقاله سعی کردیم یه توضیح مختصر و جامع دربارهی هرکدوم از سه عبارت cpc , cpmو cpe توی گوگل ادز براتون داشته باشیم و شمارو با اونها آشنا کنیم. با دونستن هرکدوم از این عبارتها، کاربرد و مزایا و معایبشون میتونیم به نحو بهتر و هوشمندانهتری، تبلیغات خودمون رو مدیریت کنیم و درصد خطا و ضرر رو به پایینترین حد خودش برسونیم. یادتون نره که برای موفقیت توی هر کسب و کاری و به خصوص توی حوزهی تبلیغات، باید همیشه اطلاعات و دانستههای خودتون رو بهروز نگه دارین تا توی این مسیر پر پیچ و خم، از رقیبهاتون جا نمونین.
برای دریافت هر یک از خدمات و یا دریافت مشاوره رایگان میتوانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
بدون دیدگاه